نکاتی که قبل از اقدام به برندسازي بايد در نظر داشت:
* آیا تقاضاي قبلي براي محصول یا خدمت بنگاه وجود دارد؟ وضعیت کنونی بازار چگونه است؟ آیا بازار در حال تنزل و رو به افول است یا در حال رشد است؟ چه سهمی از بازار به شما تعلق دارد؟
براي پيش بيني ظرفيتهاي آينده بازار چه تحقیقاتی انجام دادهاید؟ آيا ميدانيد وضعيت بازار در 5 یا 10 سال دیگر چگونه خواهد بود؟ به ياد داشته باشيد كه برند بازار ايجاد نمیکند، بلكه برند سلاحی قدرتمند را در دستان شما قرار ميدهد كه به وسيله آن ميتوانيد كنترل بازار را در اختیار بگيريد.
بازاری که يا از قبل در آن بودهايد يا اينكه که اطلاعات شما نشان میدهد ميتوانيد در آن حضور پيدا كنيد و در آنجا به اندازهاي خریدار وجود دارد كه بنگاه شما از طريق حضور در آنجا سود مناسبي به دست بياورد.
* چند تعداد از رقبای شما محصول یا خدمتی دقیقا شبيه محصول یا خدمت شما ارائه میدهند؟ آیا محصول يا خدمت آنها بر بازار چیرگی دارد؟ و اگر اینگونه است...چرا؟ آنها چه محصول يا خدمت دیگری ارائه میکنند؟ كداميك از محصولات شما در مقابل محصولات مشابه رقبا تنها ميتواند بگويد «من هم همینطور»؟ آیا رقبای شما از قبل دارای برند قدرتمندی بودهاند؟ اگر اینگونه است آنها خوش شانس بودهاند که در زمان مناسب برندشان را ايجاد كردهاند.
اين جمله به اين معني نيست كه شما نمیتوانید برندی قویتر و بهتر ايجاد کنید، اما ميتواند اين معنی را بدهد که شما مجبوريد بنیه و استقامتتان را به حدي بالا ببريد كه بتوانيد به مرحله رهبري بازار برسيد. اشتباه نكنيد. نباید فقط روي رقبا متمركز شد. گاهي بنگاههاي كوچك درباره عملكرد رقبايشان دچار توهم ميشوند.
مانند آن توصيهاي كه در اسب سواری به سواركاران ميشود «چشمتان به خط پایان باشد، نه به اسب و سوارکار کناری». برند میتواند به شما کمک کند تا از نقاط ضعف رقبایتان بهرهبرداری کنید – اما در نظر داشته باشيد كه رقباي شما هم اين امكان را در اختيار دارند- در اين ميان كسي برنده است كه بتواند بيشترين بهرهبرداري را از نقاط ضعف رقيب خود داشته باشد.
* اگر سرمایهگذار هستید و قصد داريد بنگاه جديدي را راهاندازي كنيد آیا میتوانید برای کالا يا خدمتي که قصد عرضه آن را دارید تقاضای پايدار ایجاد کنید؟ آیا جابهجایی مداوم در فرهنگ، جامعه و گرايشها که تاثیرات قابلملاحظهاي روی آينده کسبوکارها دارند را در نظر گرفتهايد؟ به عنوان نمونه، مثال دوربینهای عکاسی پولاروید را در نظر بگيريد.
در دهه 1970 میلادی اين شركت در صنعت دوربينهاي عكاسي ابتکار معروفي را به نام خود ثبت كرد. دوربينهاي عكاسي اين شركت بلافاصله پس از اينكه عكس انداخته ميشد آن را مستقيما روي كاغذ مخصوصي كه داخل دوربين وجود داشت چاپ ميكرد.
تا پيش از آن براي چاپ عكسهايي كه ساير دوربينها گرفته بودند بايد فيلمها را در مايع مخصوص و اتاقهاي تاريك ظاهر و روي كاغذ مخصوص چاپ ميكردند كه كار وقت گيري بود. از اين نظر دوربينهاي پولارويد مزيت بالايي نسبت به ساير دوربينها داشتند، اما اين مزيت تنها تا دهه 1980 دوام آورد.
در اين زمان فروشگاههای عکاسی فیلمهای معمولی 35 میلی متری را با کیفیت بسيار بالاتر از دوربين پولارويد در مدتي كمتر از یک ساعت چاپ میکردند. بعد از آن نوبت ورود دوربینهای دیجیتال به بازار بود. با اين دوربينها ميشد عکسهای فوقالعادهای را گرفت و ميشد عكسهاي گرفته شده توسط اين دوربينها را در كمترين زمان ممكن به سرتاسر جهان ایمیل كرد.
در واقع ظهور دوربينهاي عكاسي ديجيتالي موجب اضمحلال صنعت فیلم دوربین عکاسی شد. اکنون گوشیهای موبایل بسیار مدرنی در بازار موجود است که قابلیت گرفتن عکس (یا فیلم ) را دارند و میتوان فيلم يا عكس گرفته شده را از طریق شبکه تلفن موبایل ارسال کرد. به این ترتیب نیاز به داشتن کامپیوتر برای دریافت و ارسال عکس هم از میان رفته است. سرنوشت دوربينها و فيلمهاي عكاسي مثال خوبي است براي نشان دادن اينكه اگر ایده و فكري برای صاحب آن جالب و خارقالعاده باشد نبايد انتظار داشت كه تعداد قابلتوجهی از مردم همان نظر را در طول زمان درباره آن ايده داشته باشند. برند را نميتوان بر اساس رويا بنا كرد، اما بدون داشتن رویا هم نمیشود برند ایجاد کرد.
* آیا سازمان شما يك موسسه غيرانتفاعي يا خيريه است؟ اگر چنین است نيازهاي شما از چه منابعي تامين ميشود و براي دستيابي به آن منابع چه مسيرهايي را بايد طي كنيد؟ چه موسسات ديگري با همان هدف شما در حال فعاليت هستند؟ در چه بخشهايي همپوشانی وجود دارد و کدام بخشهاي یکسان ممکن است موجب ایجاد رقابت شوند؟ قبلا در کشور انگلستان گفته ميشد پايين بودن همكاري ميان موسسات خيريه علاوه بر اينكه موجب دوباره كاري ميشود، ميتواند باعث بروز تبعيض
نيز بشود.
همين موضوع باعث شد تا بسياري از موسسات خيريه در انگلستان باهم ادغام شوند و از دل آنها سازمانهايي با امكانات بيشتر و قابليت ارائه خدمات مناسبتر بيرون آيد. سازمانهاي جديد ميتوانستند تمركز بيشتري روي هدفهايشان داشته باشند و شناسايي افراد هدف براي ارائه خدمات و كمكهاي خيريه با سهولت بيشتري به انجام ميرسيد.
منبع: دنیای اقتصاد
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب